من از آن روز معلم شده ام
سخت آشفته و غمگین بودم…
به خودم می گفتم:
بچه ها تنبل و بد اخلاقند
دست کم میگیرند
درس ومشق خود را…
باید امروز یکی را بزنم، اخم کنم
و نخندم اصلا
و حسابی ببرند…
خط کشی آوردم،
درهوا چرخاندم… ادامهی مطلب
من از آن روز معلم شده ام
سخت آشفته و غمگین بودم…
به خودم می گفتم:
بچه ها تنبل و بد اخلاقند
دست کم میگیرند
درس ومشق خود را…
باید امروز یکی را بزنم، اخم کنم
و نخندم اصلا
و حسابی ببرند…
خط کشی آوردم،
درهوا چرخاندم… ادامهی مطلب